یه روز تابستونی تو حیاط دوستم
چند روز پیش خونه یکی از دوستام دعوت بودیم که حیاط زیبا و باصفایی داشت که باب میل شاینا بود و اصلا راضی نمیشد که بیاد خونه منم مجبور بودم تو حیاط با ناز گلم باشم و با هم عکس بگیریم ...
نویسنده :
مامان مریم
0:25